مقدمه:**
این گفتار بر مفهوم سلام الهی، هدایت ظاهری و باطنی، سنخیت با خداوند و مقام توحید تمرکز دارد. همچنین به نقش فطرت عقل و وهم، مفهوم هدایت تشریعی و تکوینی، و جایگاه ائمه الهدی و ائمه ضلال پرداخته میشود.
سلام الهی، نشانه رفع تمام حجابها و موانع برای بندهای است که مورد عنایت خداوند قرار گرفته است. وقتی خداوند به کسی سلام میکند، یعنی نظام عالم تسلیم او شده و حقیقت او از هر عیب و نقص مبرّا است.
هدایت به دو دسته ظاهری و باطنی تقسیم میشود. هدایت ظاهری شامل شناخت حق از باطل است، اما انسانها به دلیل وجود فطرت وهم گاهی در تشخیص حقیقت دچار خطا میشوند و نیاز به اهلبیت و ائمه دارند. هدایت باطنی نیز شامل هدایت تکوینی موجودات است که هر موجودی را به غایت و کمال خود میرساند.
در مسیر هدایت، مقابل ائمه هدی، ائمه ضلال وجود دارند که باعث گمراهی انسانها میشوند. اما این مسئله فقط در هدایت ظاهری معنا دارد؛ چراکه در هدایت تکوینی هیچ موجودی گمراه نیست، بلکه همه به مقتضای اسم حاکم خود به غایتشان میرسند.
از نگاه عرفانی، موحدین حقیقی کسانی هستند که به خودشان ظلم نمیکنند و کمالات وجودی را به خود نسبت نمیدهند. مرحوم ملاصدرا رضواناللهعلیه میفرماید: آبرو، چون از سنخ ایمان است، متعلق به خداوند است و انسانها تنها حافظ آبرو هستند.
در مسیر جهاد کبیر، انسان باید بتواند وهم و خیال را در اختیار عقل نظری قرار دهد تا ادراک قلبی او مطابق حقیقت باشد.
منظور آقا امیرالمومنین صلواتاللهعلیه در دعای صباح که میفرماید: عَقَلتُها بعِقال مَشیتِک، این است که برخی انسانها، عقلشان وصف حال است، برخیها عقلشان وصف ملکه است اما أوحدی از انسانها، عقلشان نه وصف، بلکه فصل مقوِّم است.
نتیجهگیری:
ارتباط با خداوند نیازمند رفع حجابهای درونی، شناخت هدایت ظاهری و باطنی، مبارزه با وهم و خیال، و رسیدن به عقل وحیانی است. تنها از این طریق است که فرد به مقام مناجات الهی و سنخیت با خداوند دست مییابد
