مقدمه:
این گفتار بر مراتب ورع، حقیقت تقوا، جایگاه حس مشترک در ادراک، نقش قوه خیال و قوه متخیله در معرفت، و جهاد اکبر در سلوک عرفانی تمرکز دارد. همچنین به رابطهی علم و عرفان، ضرورت عبور از شهود به شهد، مقام احسان در نماز، و حقیقت ملکات علمی و معنوی پرداخته میشود.
ورع در چهار مرتبه تعریف میشود:
- پرهیز از محرمات، یعنی رعایت احکام الهی و اجتناب از گناهان.
- مقام صالحین، یعنی پرهیز از اموال و خوراکهای مشکوک.
- تقوای ظاهری، یعنی اجتناب از اسراف در امور حلال و مباح.
- ورع، عالیترین درجه، یعنی توبه از غیر خدا؛ انسان تنها خداوند را میبیند و از هر وابستگی غیر الهی رسته میشود.
در این مسیر، ادراکات حسی و شناخت انسان تحت تأثیر حس مشترک، قوه خیال و قوه متخیله قرار دارند:
– حس مشترک تمامی دریافتهای حسی را جمعآوری میکند.
– قوه خیال این دادهها را ذخیره میکند.
– قوه متخیله، مفهومسازی و ترکیب تصاویر و مفاهیم را انجام میدهد.
اگر قوه متخیله انسان آسیب ببیند، سالک دچار انحراف معرفتی خواهد شد. برای عبور از این موانع، آقا امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه در حکمت ۴۷۰ نهجالبلاغه میفرمایند: « التَّوْحِیدُ أَلَّا تَتَوَهَّمَهُ »
توحید یعنی اینکه خداوند را به وهم نیاوریم»؛ یعنی تصور ذهنی از خداوند، نوعی شرک در معرفت است.
مرحوم ملاصدرا رضواناللهعلیه بیان کردند که علم باید از چنگال ماهیت آزاد شود؛ علم حقیقی، علم مجرد است و از سنخ وجود و وحدت محسوب میشود.
در این مسیر، مراقبه و مشاهده دو مرتبهی معرفت هستند:
– مشاهده یعنی سالک، خداوند را میبیند.
– مراقبه یعنی سالک درک کند یا بیابد که خداوند او را میبیند.
موحدین اهل مشاهدهاند، اما اهل اخلاق، اهل مراقبهاند.
مرحوم ابنسینا رضواناللهعلیه اشاره دارند که حتی عارفی که شهود را میبیند، مشرک است؛ سالک باید نه شهود را ببیند، نه مشاهده را، بلکه فقط خداوند را ببیند.
در مسیر جهاد عرفانی، سه مرتبه وجود دارد:
- جهاد اوسط، یعنی حرکت میان عقل و نفس.
- جهاد اکبر، یعنی حرکت میان عقل و قلب.
- جهاد کبیر، یعنی رام کردن خیال و وهم با عقل.
سلوک عملی شامل مراحل تخلیه، تحلیه و تجلیه است:
– تخلیه از صفات بد، مانند عصبانیت و غرور.
– تحلیه یعنی ورود به مسیر علم و معرفت.
– تجلیه یعنی سالک تنها خداوند را میبیند.
درک حقیقت الهی، نیازمند عبور از شهود به شهد است؛ شهد، خودِ حقیقت الهی است، نه صرفاً مشاهدهی آثار او.
نتیجهگیری:
مراتب ورع، حقیقت تقوا، عبور از خیالزدگی، و درک مقام احسان در نماز، موجب اتصال سالک به معرفت حقیقی الهی میشود. موحد کسی است که نه شهود را میبیند، نه مشاهده را، بلکه فقط خداوند را درک میکند.