مرتبه‌ی تنزیه و تقدیس در معرفت الهی

 **مقدمه:**  

این گفتار بر مفهوم تنزیه و تقدیس، شناخت حقیقت الهی، جایگاه علم، مراتب امامت، و تربیب انسان در مسیر عرفان تمرکز دارد. همچنین به مراتب وجود، حیات و بقای الهی، مقام فؤاد، نقش امام زمان سلام‌الله‌علیه، و تفاوت تربیت و تربیب پرداخته می‌شود.    

تنزیه و تقدیس، دو واژهٔ کلیدی در معرفت الهی‌ست. 

تنزیه از عیب، یعنی تسبیح خداوند.

تقدیس از نقص یعنی تقدیس خداوند. 

به عبارتی روشن‌تر، 

تنزیه از عیب، یعنی چون جهل، ظلم به عنوان عیب محسوب می‌شوند، 

می‌گوییم خداوند منزه از جهل است. منزه از ظلم است.

تقدیس از نقص، یعنی چون محدودیت‌های مخلوقات و عوالم امکانی و حتی کمال مخلوقات، برای خداوند نقص محسوب میشود، می‌گوییم خداوند مقدس از علم انبیاء است، مقدس از علم ملائکه هست، یا مقدس از کمالات أنبیاء است، مقدس از کمالات ملائکه است.

خداوند نه علمش شبیه به فرشتگان است، نه مشابه انبیاء، و نه همانند علم اهل‌بیت علیهم‌السلام. اگر علم موجودات را به خدا نسبت دهیم، یا نقص را بر خداوند حمل کرده‌ایم یا عیب را. مرحوم ملاهادی سبزواری رضوان‌الله‌علیه می‌فرماید: خداوند به سبب شدت ظهورش باطن است و به سبب شدت بطونش ظاهر.  

 

ذات خداوند در مرتبه‌ای قرار دارد که هیچ امام، نبی، یا فرشته‌ای نمی‌تواند به آن مرتبه برسد. اما آقا امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه می‌فرمایند که امام واسطه‌ی معرفت الهی است و حقیقت توحید را به انسان‌ها می‌رساند.  

مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی رضوان‌الله‌علیه اشاره دارد که تنها مخلَصین قادرند خدا را توصیف کنند؛ دیگران تنها در حد مفاهیم ذهنی سخن می‌گویند. مشاهده‌ی حقیقت الهی، خارج از محدودیت‌های وهم و خیال است، و تنها اهل‌بیت علیهم‌السلام قادرند خداوند را به درک و عاقله‌ی بشری برسانند.  

حقیقت حیات و بقا نیز متفاوت از تصورات ذهنی است؛ خداوند نه حیات را اعطا می‌کند و نه بقای موجودات را تأمین می‌کند، بلکه خودِ حیات و بقای موجودات است. این درک، تنها برای مخلَصین و اهل‌بیت علیهم‌السلام امکان‌پذیر است.  

یکی از کارهای اساسی آقا امام زمان صلوات‌الله‌علیه، تعدیل قوای جزئیه‌ی بشری است تا انسان‌ها بتوانند حقیقت را مشاهده کنند. در دوران حکومت ایشان، مردم در مرتبه‌ی باطن قرار دارند و تمامی حقایق را مستقیماً درک می‌کنند، بدون نیاز به شاهد و بینه.  

در مسیر تربیت و تربیب، تفاوتی اساسی وجود دارد:  

– تربیت برای موجوداتی است که متحرک بالمیل هستند، مانند حیوانات.  

– تربیب مخصوص انسان‌هایی است که متحرک بالاراده هستند و قلبشان با امام گره خورده است.  

مرحوم سهروردی رضوان‌الله‌علیه می‌فرماید: ارزش آن دارد که انسان تمام زندگی خود را در اختیار امام قرار دهد، چراکه حضور امام موجب تحول جوهری انسان‌ها می‌شود. امام، مانند کیمیاگر که مس را به طلا تبدیل می‌کند، حقیقت انسانی را ارتقا می‌دهد.  

نصح در قرآن به معنای گره خوردن قلبی است، نه صرفاً موعظه. وقتی پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه می‌فرماید “نَصَحتُ”، یعنی می‌خواهم تو را در قلبم قرار دهم و وجودم را با تو گره بزنم.  

 

 نتیجه‌گیری:  

مسیر معرفت الهی و سنخیت با خداوند، نیازمند تهذیب نفس، عبور از وهم و خیال، درک حیات و بقای الهی، و ارتباط با امام زمان سلام‌الله‌علیه است. تربیب انسان، به معنای گره خوردن قلب او با امام، موجب تحول جوهری و رسیدن به مقام مشاهده‌ی حقیقت می‌شود.  

به اشتراک بگذارید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید